معرّفی آموزۀ سکوت به وقت سکوت

نویسنده : لـوک رایـان

انتشارات کلیسای خداوند عیسی مسیح

انجمن تحقیقات کتاب مقدّسی رایـان

تعداد صفحات : 12 صفحه

قطع : وزیری

به نام خداوند عیسی مسیح

در این نوبت از معرّفی آثار ارزشمند، به آموزۀ”سکوت به وقت سکوت”نوشتۀ برادر لوک رایان خواهیم پرداخت؛ که در آن به بررسی بخشی از باب سی و دوّم کتاب خروج در خصوص شکسته شدن لوحهای ده فرمان، و بخشی از باب 15 کتاب اعمال رسولان در خصوص نزاع بین پولس و برنابا، می‌پردازد. در این آموزه خواهید آموخت که در سکوتهای خدا، می‌بایست سکوت نمود و نظری نداد.

هیچگاه به مسائل و اموری که کلام خداوند دربارۀ آنها سکوت کرده، و نتوان برایشان توضیحی در خود کلام یافت، دقّت کرده‌اید. این قبیل امور خودش را به شکل آموزه‌هایی نشان می‌دهد که در دو دستۀ نظرات موافق و مخالف را در بر می‌گیرد. در عصر اصلاحات چنین نگرشی در بعضی مسایل کلام به خصوص در ارتباط با مرجعیّت کتاب مقدّس وجود داشت.

وِین. اس. واکر ( Wayne S. Walker) در نوشتۀ خود با عنوان”هنگامی که خدا سکوت می‌کند”از تفاوت نظر اصلاحگران در ارتباط با سکوتهای خدا در مرجعیّت کلام سخن گفته و بیان داشته که امروزه هم دربارۀ مسایلی که در عهد جدید توضیحی داده نشده نگرشهای متفاوتی وجود دارد.

یک عدّه می‌گویند برای هر برداشتی حتماً باید مرجعیّت خود کتاب را در نظر داشته باشند ولی دسته‌ای دیگر کتاب را صرفاً یک خط مشی کلی می‌دانند و معتقدند که اشخاص در داوریشان حسب شرایط مخیّر هستند. به طور مثال اولریش زوینگلی اصلاح طلب سوئیسی چنین تعلیم می‌داد چنان چه کتاب مقدّس به ما دربارۀ انجام عملی حکم نمی‌کند و ساکت است پس نباید آن را انجام دهیم در مقابل مارتین لوتر آلمانی چنین استنباط کرده که اگر کتاب مقدّس بر ما حکمی ندارد پس ما در انجام آن مخیّر هستیم.

به طبع چنان چه ما بخواهیم دربارۀ وقایعی که در کتاب اتّفاق افتاده و شرحی از حکم خاص و یا واکنش خدا دربارۀ آن امر وجود ندارد به نظرات و دلایل عقلانی و برداشتهای گروه‌های متفاوت گوش دهیم می‌بینیم که هر دسته‌ای دلایل موجّه برای خود را دارند که در ظاهر درست به نظر می‌رسند، امّا در تضاد با یک‌دیگرند و نمی‌دانیم که کدام را ترجیح دهیم. اکنون سؤال این جا است که وقتی خود کتاب مقدّس دربارۀ موضوعی دیدگاهی واضح به ما ارائه نمی‌دهد، و ساکت است تکلیف چیست و چگونه باید به این روایات نگاه کرد؟

برادر لوک رایان نویسندۀ آموزۀ”سکوت به وقت سکوت”سعی نموده در این جا با نگاهی به بخشی از عهد عتیق، باب 32 از کتاب خروج و شکستن دو لوح شریعت، و باب 15 کتاب اعمال رسولان در خصوص نزاع پولس و برنابا به اتّفاقاتی که در این دو ماجرا واقع شدند و علی‌النهایه ما واکنشی در پایان این ماجراها نمی‌بینیم، بپردازد.

با توجّه به وقایع باب 32 کتاب خروج و برانگیخته شدن خشم موسی و شکستن دو لوح توسّط او که صنعت دست خدا بودند، این پرسش مطرح می‌گردد که آیا کار موسی درست بوده یا خیر و دیگر این که او با انجام این کار گناهکار شد یا نه. در این ارتباط دو جواب متفاوت مطرح شده که هر کدام دلایلی منطقی برای خود دارند؛ امّا ما باید توجّه کنیم که دیدگاه خدا در این ارتباط چیست؟

برای داشتن نگاهی درست در چنین اموری قبل از گذاشتن هر توضیحی بر چنین اتّفاقاتی ابتدا باید با آموزۀ کلامی چنین مواردی آشنا شد. این آموزه را باید حسب عملکرد و تفسیر خود خدا از وقایع کتاب مقدّس دانست.

آموزه‌های کتاب مقدّس این را به ما نشان می‌دهد که هر جا خدا از امری یا موضوعی نفرت داشته یا از آن خشنود بوده آن را به روشنی در کلام خود بیان نموده. خدا خود مفسّر خویش است و ما در کلام با خدایی رو به رو هستیم که پیوسته در مقابل گناه واکنش نشان داده و عقوبت رسانده و هر جایی نیکویی در کار بوده آن را تأیید می‌کرده. باید این را مد نظر داشته باشیم که ملاکِ برداشت صحیح از روایات کتاب مقدّس به دو طریق بوده است: یا کلام مستقیم خدا در خصوص آن موضوع؛ یا واکنش و برخورد مستقیم خدا بر چنین وقایعی.

نویسنده بر این اهم دست می‌گذارد که هر توضیح و تفسیری که خدا بدان اشاره نکرده و یا در رفتارش نشانی بر تأیید و نفی آن نیست یک آموزۀ ضد کتاب مقدّسی است. در خصوص شکسته شدن دو لوح شریعت توسّط موسی، در هیچ کجای کتاب مقدّس هیچ اشاره‌ای به خطاکاری یا صحه نهادن بر عمل موسی نشده است پس حال که ما این وقایع را می‌خوانیم باید چگونه نگرشی داشته باشیم.

نمونۀ دیگر چنین ماجرایی که در کتاب اعمال آمده مربوط به اختلاف پولس و برنابا در سفر بشارتی شان است که اندیشمندان و الهیدانان مسیحی نظرات متفاوتی در این زمینه داشتند. اما نویسنده با دیدی جامع از ماجرا و با نگرشی که حاکی از تعالیم روح‌القدس است آن چه را که در این زمینه برای ایمانداران این عصر درست است را بیان می‌کند. برادر رایان با باز نمودن دیدگاهی روشن در ارتباط با این دو واقعه، آموزه‌ایی از دیدگاه کتاب مقدّسی را ارائه داده تا هر ایمانداری در مواجه با چنین نمونه‌هایی وقتی که به آنها می‌نگرد از خود چیزی ابداع نکند و از حدود کلام خارج نگردد بلکه موافق نگرش کلام و عملکرد خود خداوند در این زمینه عمل کند.

برای شنیدن و دریافت این کتاب به صورت صوتی، اینجا کلیک کنید.