در این نوبت از معرّفی آثار ارزشمند، به آموزۀ”دربارۀ عیلام”نوشتۀ برادر لوک رایان خواهیم پرداخت؛ در این آموزه موضوع نبوّت دربارۀ عیلام که در باب 49 کتاب ارمیا آمده به طور دقیق مورد بررسی و رازگشایی قرار گرفته است.

در بخشی از نبوّتهای کلام بر علیه اقوام و تمدّنهای دیگر، سخن از تمدّن عیلام شده که در کتاب ارمیای نبی به ضد آن نبوّت شده است. نبوّتهای ارمیای نبی در بین سالهای 625 تا 580 پیش از میلاد مسیح به رشتۀ تحریر در آمده و باب 49 کتاب ارمیا از آیۀ 34 تا 39 که نبوّت آن حدوداً به آغاز سلطنت صدقیا پادشاه یهودیّه بر می‌گردد، در ارتباط با عیلام  است.

نویسندۀ این نوشتار و معلّم مسح شدۀ کلام، در این بخش از آموزه‌های تعلیمی با عنوان”دربارۀ عیلام”به اسرار این نبوّت می‌پردازد. نویسنده در ابتدا مشخّص می‌کند که حدود این تمدّن در کجا است و شامل چه مناطقی می‌گردد. به علاوه این که نویسنده به طور خاص به زمان این نبوّت و این که آیا مخاطبین نبوّت این کلام همان تمدّن عیلام قدیم است یا خیر می‌پردازد.

در این آموزه برای شروع به تمدّن و مردم عیلام قدیم نگاهی شده است و همان طور که نویسنده در این آموزه نگاه اجمالی به خاستگاه این قوم و موارد یاد شدۀ نام آن در کلام داشته، خواننده را متوجّه این نکته می‌کند که افزون بر این که بارها نام این قوم در کتاب آمده، خداوند چندین بار برای تنبیه قوم خود و ملل دیگر نیز از این تمدّن بهره برده است؛ به مانند باب 22 اشعیا: «برای تسلّی من دربارۀ خرابی دختر قومم الحاح مکنید. زیرا خداوند یهوه صبایوت روز آشفتگی و پایمالی و پریشانی در وادی رؤیا دارد. دیوارها را منهدم می‌سازند و صدای استغاثۀ تا به کوه‌ها می‌رسد و عیلام با افواج مردان و سواران ترکش را برداشته قیر سپر را مکشوف نموده است.»

در ادامۀ شناساندن عیلام قدیم نویسنده این مطلب را می‌گشاید که مراد از عیلام تا چه گستره‌ای است و تا چه شهرهایی حدود این پادشاهی را مشخّص می‌کند. نکته‌ای که موجبات پرسش برای عدّه‌ای بوده از جهت عدم درک همین گسترۀ تمدّن عیلام است زیرا چنین تصوّر می‌کردند که خود عیلام باید نام دیگری برای کشور کنونی ایران باشد، امّا نویسنده با موشکافی تاریخی روشن می‌کند که در آن زمان گسترۀ تمدّن عیلام تنها محدود به بخشی از کشور کنونی ایران بود نه تمامی و همین دقّت موجب معرفت در انطباق نبوّت با زمان و حیطۀ مورد نظر است.

نکتۀ مهم دیگر، کلیدی که دقّت به آن موجبات نگاشتن این اثر را پدید آورده زمان حقیقی پایان یافتن عمر این حکومت در گذر تحوّلات تاریخی است که با دقّت به آن دیگر نمی‌توان گفت که محقّق گشتن نبوّت مذکور در ارتباط با عیلام، مربوط به همان زمان نبوّت است بلکه مربوط به زمانهای مؤخّر است؛ برای نسلهایی که در زمان تحقّق نبوّت در همان سرزمین کهن عیلام زندگی خواهند نمود.

نویسنده به چرایی عللی که از تمدّن عیلام با همان عنوان کنونی‌اش نام برده نشده سخن گفته و همچنین به عبارات خاصی همچون”کمان”،”چهار باد”و” کرسی خداوند”ابتدا نگاه کتاب مقدّسی داشته و مفهومی که هر کدام حمل می‌کرده را بخش به بخش توضیح داده و بعد با مستحکم شدن بار کلامی لازم، درون مایۀ تمامیّت پیغام را از دل این بخش از کلام بیرون کشیده است.