زمان کتاب: 00:32:32

حجم فایل: 30.5 مگابایت

معرّفی آموزۀ یهوشع، رئیس کهنه

نویسنده : لـوک رایـان

انتشارات کلیسای خداوند عیسی مسیح

انجمن تحقیقات کتاب مقدّسی رایـان

به نام خداوند عیسی مسیح

در این نوبت از معرّفی آثار ارزشمند، به آموزۀ”یهوشع، رئیس کهنه”نوشتۀ برادر لوک رایان خواهیم پرداخت؛ که در آن به بررسی رؤیای باب سوّم از کتاب زکریّا در خصوص شخص یهوشع که رئیس کهنه می‌باشد، می‌پردازد.

یکی از موضوعات جالب و شیرین مجموعۀ آموزه‌های کتاب مقدّسی نوشتۀ برادر لوک رایان، خواندن ماجرای عجیب باب 3 کتاب زکریّا دربارۀ مخاصمۀ شیطان با فرشتۀ خداوند و همچنین وصل اشتباه آن به باب 1 یهودا آیۀ نهم، دربارۀ منازعۀ میکائیل با ابلیس در خصوص جسد موسی است.

هر ایماندار مسیحی که متأسّفانه از نعمت برخورداری از یک معلّم مسح شدۀ کتاب مقدّسی محروم است در وهلۀ اوّل این دو ماجرا را یک امر تصوّر می‌کند که در دو کتاب مختلف از زبان دو نویسندۀ مختلف ذکر شده و در وهلۀ بعد در معرفت بر شخصیّتی که ابلیس دربارۀ آن منازعه می‌کند دچار کج فهمی می‌شود.

نویسنده در همین بدو ورود به این موضوع اذعان می‌نماید که هر دو واقعه صحیح هستند امّا نمی‌توان برای تأیید گفتۀ یهودا به کتاب زکریّا باب 3 استناد نمود چون اساساً این کتاب به موضوعی دیگر و اسراری دیگر می‌پردازد که هیچ ربطی به موسی ندارد.

از آن جایی که معلّم کلام، در برداشت از کلام به مدد روح به بررسی گوینده و مخاطب صحیح آن کلام و آیات هم راستا در تأیید آن تعلیم می‌پردازد، پس در برداشت خود تمامی راه‌های شک را می‌بندد و تعلیم درست را از بطن  آن آیات بیرون می‌کشد.

آیۀ یک از باب سوّم زکریّا شخصیّتی به نام یهوشع را معرّفی می‌کند که، رئیس کهنه یعنی کاهن خدای تعالی است. او یک فرشته نیست چون در کلام از میکائیل به عنوان یکی از رؤسای فرشتگان یاد شده است. او نمی‌تواند هم رئیس فرشتگان باشد و هم رئیس کهنه. چون یک فرماندۀ نظامی نمی‌تواند رخت کهانت بپوشد. نویسنده برای نمونه از موسی و هارون سخن می‌گوید که موسی فرماندۀ قوم بود امّا برادرش هارون رئیس کهنه بود و دستۀ خادمان در کهنه از مسؤولیّت دیگر معاف بودند. به علاوه در هیچ کجای کلام دیده نشده که هیچ فرشته‌ای رئیس کهنه شود.

برادر لوک رایان این امر را شفاف سازی می‌کند تا بدانیم، علاوه بر این که هیچ فرشته‌ای رئیس کهنه نمی‌شود، بلکه خود شخص یهوشع نیز فرشته نیست، لذا کل این رؤیا هیچ ربطی به نزاع میکائیل با ابلیس بر سر جسد موسی ندارد.

حال برای فهم این که خود شخص یهوشع، رئیس کهنه، کیست که شیطان با او منازعه می‌کند بایست وارد بخش دوّم مبحث شد. متأسّفانه بعضی از الهیدانان او را همان یوشع رهبر اسرائیل بعد از وفات موسی می‌دانند، حال آن که پیش‌تر روشن شد که وظیفۀ کهانت و فرمانروایی دو حیطۀ کاری جدا است. گروهی نیز او را کاهن اعظم اورشلیم بعد از بازگشت یهودیان تبعیدی از بابل می‌دانند از آن جایی که او یک کاهن معرّفی شده.

پس نویسنده با دست مایه گرفتن از نمونۀ کاهن زمینی و عملکرد و جایگاه و وظیفۀ او که سایه‌ای از کهانت آسمانی است، موضوع را بسط داده و در این مجال حتّی به نام کاهن مزبور پرداخته و با مکاشفه‌ای شیرین، پرده از اسراری زیبا برمی‌دارد که هدف غائی خداوند در گذراندن فدیۀ نهایی او برای نجات برگزیدگانش است.

نویسندۀ این آموزه برای شناساندن شخص یهوشع و دلیل مخاصمۀ شیطان با او به عبارات خاص این آیات همچون “نیم سوزی”،”از آتش ربوده شده”،”یا بیرون آوردن لباس پلید و پوشاندن عمامۀ طاهر بر سر”اشاره کرده که در وصف او برجسته شده‌اند و از آن جایی که شخص یهوشع آن چنان مورد نفرت شیطان است و در وصف او عبارات خاصی به کار گرفته شده که با آشکاری مفهوم آنها شامل انسانهای زمینی نمی‌شود پس او نمی‌تواند همان کاهن اورشلیم بعد از بازگشت یهودیان از بابل باشد. با خواندن مفهوم این عبارات تا به پایان به مفهوم رؤیای زکریّا باب 3 پی خواهید برد.

برای مطالعه و دریافت این کتاب به صورت pdf، اینجا کلیک کنید.