امّتها، ملل، قومها، طوایف و مذهبهای گوناگون، هر کدام دارای آداب و رسوم خاصِ خود بوده و هستند که در وهلۀ اوّل ریشه در اعتقاداتِ آیینی و در سایر موارد ریشه در فرهنگهای شکل گرفته در آنها دارد. هیچ رسمی وجود ندارد که در پشت ظاهر آن، فلسفه و اعتقادی نباشد که روح عاملین به آن را در بر نگیرد. اساساً تمام رسوم، روح بشر را در اختیار خود میگیرند، حتّی اگر کسی نادانسته به آن عمل نماید و یا کسی مدّعی باشد که کاری به فلسفۀ پشت آن ندارد و فقط چون از آن خوشش میآید آن را انجام میدهد.
از دیرباز یا به عبارت بسیار دقیقتر از همان ابتدای گناهِ در باغ عدن که تمام نسل بشر در سیطرۀ شیطان قرار گرفت، شیطان شروع کرد به زایش و ترویج انواع رسوم و اعتقادات مختلف در نزد تمامی اقوام و امّتهای دنیا. تا به این شکل روح بشر را تحت اراده و تفکّر خود بگیرد.
خدا در نقشۀ نجاتی که برای بشر داشت، قومی را برگزید و در آن قوم به آنان شریعت و رسومی را داد که نه تنها هیچ ردی از شیطان در آن نبود بلکه در پشت آن تفکّراتِ حیات بخشِ خدا وجود داشت تا در اعتقاد و عمل به آن، بشر به رستگاری و حیات رسد. لذا از همان ابتدا به قوم برگزیدۀ خود هشدار داد تا به رسوم سایر قومها عمل نکنند و کراهت و انزجار خود را به آنها اعلام داشت: «23و به رسوم قومهایی که من آنها را از پیش شما بیرون میکنم رفتار ننمایید، زیرا که جمیع این کارها را کردند پس ایشان را مکروه داشتم» ( لاویان 20 : 23 ).
شاید در ظاهر برخی از اعمال پرستشی آنان نسبت به خدایانشان زیبا به نظر برسد و کسی بگوید من نیز در نزد خدای قادر مطلق چنین عمل کنم، مانند سجده کردن، امّا خدا میگوید از آن نفرت دارد. خدا در کتاب مقدّس به روشنی اعلام داشته که از تمام اعمالی که آنان برای خدایان خود انجام میدهند متنفّر است: «30آنگاه با حذر باش، مبادا بعد از آن که از حضور تو هلاک شده باشند به دام گرفته شده، ایشان را پیروی نمایی و دربارۀ خدایان ایشان دریافت کرده، بگویی که این امّتها خدایان خود را چگونه عبادت کردند تا من نیز چنین کنم.31با یهوه، خدای خود چنین عمل منما، زیرا هر چه را که نزد خداوند مکروه است و از آن نفرت دارد، ایشان برای خدایان خود میکردند، حتّی این که پسران و دختران خود را نیز برای خدایان خود به آتش میسوزانیدند» ( تثنیّه 12 : 30 – 31 ).
هرگز خدا را به رسم سایر امّتها نباید عبادت نمود حتّی مانند آنان نمیبایست دعا کرد زیر خدا از همۀ آنها متنفّر است. امّا مشکل تنها عبادت نیست، خدا فرموده از تمام رسوم امّتها تنفّر دارد. متأسّفانه خیلی زیاد دیده میشود و حتّی جای شرمساری دارد که آنانی که خود را خدّام خدا میدانند و بسیاری که از مذاهب و اعتقادات دیگر به مسیحیّت گرویدند، هنوز درگیر رسوم ملّی و اعتقادات گذشتۀ خود میباشند و با وجودی که خود را مسیحی میدانند به طریق سایر امّتها رفتار میکنند. حتّی بسیار دیده میشود آنانی که از ابتدا مسیحیزاده هستند نیز در ارتباط با اقوام دیگر جذب رسوم و سنن آنها شده و اعمال آنها را به جا میآورند.
نان فطیر که در آن هیچ خمیرمایهای نیست، در کتاب مقدّس نماد عیسی مسیح است که در آن هیچ التقاطی ( خمیرمایهای ) از سایر چیزها نیست. کلیسای عیسی مسیح نیز باید فطیر باشد و با هیچ چیز دیگری غیر از کلام خدا ترکیب و قاطی نگردد.
آداب و رسوم هر امّت و مذهبی برای آنان ارزشمند و دارای احترام بسیار است و نباید هرگز به آنها اهانت نمود. و جالب است که در نزد برخی از اعتقادات دیگر پایبندی آنان به رسوم و اعتقاداتشان آن قدر زیاد است که آن را با اعتقادات دیگر تلفیق نمیکنند. امّا آنانی که خود را قوم خدا میدانند، خدای خود را با پیروی خدایان دیگر و رسوم امّتهای دیگر بیحرمت میسازند در حالی که به ایشان گفته شده بود: «14خدایان دیگر را از خدایان طوایفی که به اطراف تو میباشند، پیروی منمایید» ( تثنیّه 6 : 14 ).
کسی حق ندارد هیچ رسم و اعتقادی خارج از آن چه در کلام خدا ( کتاب مقدّس ) مکتوب است را به مسیحیّت اضافه کند؛ هر عملی خارج از کتاب مقدّس برای مسیحیان باطل است.
مسیحیان تمام دنیا هنوز روز 25 دسامبر، کریسمس را جشن میگیرند و به یک دیگر تبریک میگویند، در حالی که حسب نشانههای کتاب مقدّس عیسی مسیح میبایست در زمانی حدوداً اواخر بهار به دنیا وارد شده باشد. با این که تاریخ تمام وقایع مهم، در کتاب مقدّس دقیق ذکر شده حتّی مصلوب شدن مسیح، امّا روزِ ورود او به دنیا ذکر نشده این بدان مفهوم است که ارادۀ خدا برای قرار دادن روزی برای ولادت او نبوده لذا اعلام هر روزی به عنوان ولادت مسیح عملی بر خلاف ارادۀ خدا است. او در چنین روزی به دنیا نیامده بلکه با تحقیقی مختصر در تاریخ کلیسا و پیگیری آن در تاریخ روم و ایران آشکار میشود که این روز جایگاهی بت پرستانه داشته که تولّد مسیح را برای سرپوش نهادن به آن در این روز اعلام نمودند.
کم کم و در طول صدههای بعد به کریسمس رسوم دیگری مانند درخت کریسمس و بابانوئل و … نیز اضافه شد که هر کدام دارای تاریخی مشخّص و مستند در تاریخ کلیسا هست که هیچ ربطی به مسیح و کتاب مقدّس ندارد ولی متأسّفانه بسیاری در خانههای خود بتِ درخت کاج کریسمس را نصب و تزئین میکنند. بله این دقیقاً یک بت است اگر به تفکّر پشتش دقّت کنید. تمام اینها رسوم امّتها و قومهای دیگر بود که به مسیحیّت وارد شده و خدا فرموده از همة این رسوم نفرت دارد. واعتقاد و انجام آنها یک عمل ضد کتاب مقدّسی و عملی شیطانی است که خدا از آن نفرت دارد.
بدتر از این، چیزی که زیاد دیده میشود گرایش بسیاری از کلیساها به سوی جشنها و اعیاد ملّی کشورهای دیگر است. مانند جشنهای هالووین و والنتاین، که نه تنها هیچ خواستگاه کتاب مقدّسی ندارد بلکه ضد کتاب مقدّسی است. و یا مثلاً در ایران، مسیحیان هنگام عید نوروز سفرة هفت سین پهن میکنند، سبزه در سفره میگذارند، عید را تبریک میگویند. وقتی هم که روز سیزدهم نوروز رسید به کنار رودخانهای در دل طبیعت میروند، سبزی گره میزنند و آن را به آب جاری میسپارند، و با شادی هفت سنگ در آب میاندازند؛ به رسوم امّتها رفتار میکنند و خود را مسیحی میدانند! اگر به تاریخ کهن ایران رجوع کنید شرح پیدایش هر یک از این رسوم و فلسفهای که پشتش هست را به وضوح خواهید دید. امّا این اعمال نیز برای مسیحیان رسوم امّتها هست چون هیچ جایگاه کتاب مقدّسی ندارد و خداوند قوم خودش را از این اعمال منع نموده.
هنوز وقتی کسی وارد مسیحیّت میشود، در جشنهای عروسی خود موافق رسوم آن کشور و منطقه عمل میکند به شکلی که اگر یک غیر مسیحی به این جشن داخل شود و نداند جشن مسیحیان است اصلاً نمیتواند تشخیص دهد. اعمالی مانند: صورتگیری، رو نما، پا تختی، زیر لفظی، قند ساییدن، شاباش، بعد از سه بار بله گفتن و … که از رسوم گفته شدۀ خدا نیست و در کتاب مقدّس وجود ندارد. و یا ازدواج سفید. داشتن یک معشوقه و دهها رجاسات ننگین دیگر که متأسّفانه خیلی از مسیحی نماها به آنها گرفتار شدهاند. این اعمال باطل و در نزد خدا مکروه است. این اعمال رسوم امّتها است.
جشن تولّد رسوم پادشاهان ملل مختلف بود، این نیز در کتاب مقدّس نیست، هرگز در کتاب مقدّس جشن تولّد نه در نزد پادشاهان اسرائیل بوده و نه در نزد قوم خدا. این رسوم امّتها است. روزهای ملّی و جهانی مانند: روز پدر، روز مادر و هر روز دیگری که شخصی خاص در پشت آن است، هیچ ریشهای در کتاب مقدّس ندارد، لذا رسوم امّتها است. روشن کردن شمع و سوزاندن و چرخاندن اسپند و … در کتاب مقدّس وجود ندارد، این رسوم امّتها است.
در ارتباط با هر شخص یا قومی که میخواهند شما را درگیر رسوم خودشان کنند، پرهیز کنید، زیرا خدا شما را از آن منع نموده و از همۀ آن رسوم نفرت دارد. انجام هر عملی که خدا از آن نفرت دارد، مقابله با خدا و خروج از ایمانِ به او است و لعنت را به همراه دارد.
از هر شرارتی نسبت به خدا پرهیز کنید زیرا خدا میفرماید: «9راه شریران نزد خداوند مکروه است، امّا پیروان عدالت را دوست میدارد» ( امثال 15 : 9 ).
شایان ذکر است رسوم هر امّت و قومی برای آنان محترم و ارزشمند است، لذا حسب محبّت آسمانی که به ما داده شده باید آن امّت را محترم داشت و با غرور و تمسخر و عیبجویی با آنان برخورد نکرد که شایستۀ فرزندان خدا نیست. امّا فرزندان به کلام پدر خود گوش میسپارند و در ارادۀ او زندگی میکنند، پس بکوشید با کلام پدر آسمانی خود یکی شده و در آن زندگی نمایید.
همیشه یادتان باشد اگر مسیحی هستید مانند مسیحیان، با آداب و فرامین مکتوب در کتاب مقدّس زندگی کنید. هر چه خارج از گفتۀ خدا را از خود دور سازید که غیر از این طریقِ هلاکت خواهد بود.