در این نوبت از معرّفی آثار ارزشمند، به آموزۀ”در محضر تخت خدا”نوشتۀ برادر لوک رایان خواهیم پرداخت؛ که در آن به بررسی باب چهار کتاب مکاشفه که مرتبط با توصیف تخت خدا و پیرامون آن است، می‌پردازد.

در باب چهارم کتاب مکاشفه ما توصیفی می‌بینیم از صحنه‌هایی که یوحنّا در روح در آن قرار گرفت و دید. برای برخی این سؤال بود که آیا یوحنّا با جسم به آسمان رفت تا آنها را ببیند و بعد مکتوب کند یا آن چه که او دید صرفاً در روح بوده. نویسنده با اشاره به خود متن کلام این را نشان می‌دهد که در واقع یوحنّا در روح به آسمان رفت ولی از آن جایی که هر جوابی خود آموزۀ دیگری را در بر دارد نویسنده به این امر نیز اشاره می‌کند که آن چه داشت اتّفاق می‌افتاد در واقع گشوده شدن دروازه‌ای از رؤیا بر یوحنّا است و به این طریق بر جنبۀ نبوّتی این امر تأکید می‌کند همان گونه که پیش از این در آموزه‌های پیشین با طریق دریافت نبوّت برای انبیا آشنا شدیم. به علاوه در نگاهی عمیق‌تر و از منظر کتاب، نویسنده به هستۀ این امر که به چه دلیل یوحنّا باید برای دریافت این مکاشفه در روح صعود می‌نمود را در این قسمت گنجانده است.

امّا موضوع مهم این نوشتار حول محور آن چه که در پیرامون تخت است از بیست و چهار پیر و هفت روح خدا و چهار موجود زنده مکشوف می‌گردد. ما بعد از خواندن این اثر باز با برخی برداشتهای اشتباه که از این قسمت پیش‌تر توسّط بعضی کلیساها برآمده مواجه می‌شویم. در این بخش، یوحنّا در روح شاهد بیست و چهار پیر و هفت روح خدا و چهار موجود به صورت شیر، گوساله، انسان، عقاب بود که بخش اعظم کلیساها این چهار موجود را نماد چهار انجیل معرّفی کردند.

حال در این نوشتار مشخّص می‌شود که این پیران چه کسانی هستند و چگونه تشخیص دهیم که آیا مراد از آنها فرشتگان است یا انسانهای زمینی. به علاوه این که منظور از هفت روحِ خدا چیست.

مطلب مهم دیگر در ارتباط با نمادین بودن این چهار موجود با در نظر گرفتن این مطلب است که کتاب مکاشفه کتابی نبوّتی در ایهام و ترسیمات نمادین است لذا در تمیز دادن این چهار موجود و دریافت حقیقت امر در این ارتباط بایست دیدی مختص همین کتاب که قائل به تمیز دادن نبوّت این کلام باشد، نیاز است. در این جا نویسنده با دریافتی مختص معلّم مسح شدۀ کلام، با عقب گردی به عهد عتیق نمونه‌هایی را که ما در کلام با چنین موجوداتی مواجه شدیم، و ظهور و عملکرد آنها را پیش می‌آورد و آنگاه با نگاه به طریق و عملکرد موجودات حاضر در این بخش از مکاشفه به آن چه که خواننده بایست دریابد اشاره می‌کند تا حقیقت امر را در ارتباط با این موجودات فاش سازد.