معرّفی نامۀ جان ناکس

گردآوری : زوفا رایان
انتشارات کلیسای خداوند عیسی مسیح     
انجمن تحقیقات کتاب مقدّسی رایـان

به نام خداوند عیسی مسیح

جان ناکس ( John Knox )

در این نوبت از معرّفی مشاهیر تاریخ کلیسا به معرّفی جان ناکس (John Knox  )، خواهیم پرداخت.

متولّد 1514 ؛ متوفّی در 24 نوامبر 1572

جان ناکس که در سال 1514 در هادینگتون، شرق لوتیان، اسکاتلند به دنیا آمد، به عنوان یکی از بنیان‌گذاران اصلاحات اسکاتلندی در نظر گرفته می‌شود که در سال 1560 تأسیس شد. او خطیب و رهبر اصلاحات مسیحی اسکاتلندی، و بنیان‌گذار فرقۀ پرزبیتری در اسکاتلند شناخته می‌شود. از گذشتۀ او تاریخ دقیقی در دست نیست و بعضی دربارۀ گذشتۀ او بدون داشتن منبع دقیق دست به نوشتن زده‌اند امّا به طور قطع او از سال 1540 بیشتر مطرح گشت.

در دورۀ مهمی از زندگی جان ناکس یک شخصیّت کلیدی به نام جورج ویشارت در دسامبر 1545 در منطقۀ لوتیانز اسکاتلند تبلیغات خود را آغاز کرد. ناکس در آن زمان بیشتر وقت خود را با ویشارت سپری می‌کرد و تبدیل کامل ناکس به یک اصلاحگری که با جنبش پروتستانی به اصلاح کلیسای کاتولیک پرداخت به خاطر همین تعاملات او با ویشارت بود. او در مارس 1546 به جرم کفر توسّط کاردینال دیوید بیتون که اسقف سنت اندروز بود به آتش سوزانده شد. و سه ماه بعد عدّه‌ای برای انتقام کاردینال بیتون را کشتند.

در همین حال ناکس و پیروانش برای فرار از اذیّت و شکنجۀ مرتب در حرکت بودند و عاقبت کمتر از یکسال بعد به سنت اندروز رفتند و بعد از مدّتی به اصرار بقیّه در آن جا موعظه کردن را آغاز کرد. ولی اندکی بعد سنت اندروز مورد حمله قرار گرفت و ناکس و بقیّه برای بردگی به فرانسه برده شدند.

با مداخلۀ انگلیس او آزاد شد و اجازۀ یافت که به کار در کلیسای انگلستان بپردازد و در آن جا به رتبه‌های بالاتر دست یافت. سال 1551به او مأموریّت جدیدی در نیوکاسل داده شد. او به عنوان یکی از شش کشیش سلطنتی منصوب شد که برای مدّتی در دربار اقامت داشته باشد و موعظه کند.

پس از مرگ پادشاه ادوارد ششم در سال 1553، خواهر کاتولیک سرسخت او، ملکه مری اوّل ( مری تودور )، سلطنت خود را آغاز کرد و باعث توقّف خشونت آمیز جنبش اصلاحات در انگلستان شد. ناکس که نمی‌خواست قربانی “ایزابل شرور انگلیسی” شود، آن گونه که خودش از ملکه یاد می‌کرد، ابتدا در سال 1554 به فرانسه و سپس به ژنو، در سوئیس گریخت و در آن جا زیر نظر جان کالوین مشغول شد.

در سال 1554 به اصرار جان کالوین، ناکس مدّتی خادم جماعتی از پناهندگان انگلیسی در فرانکفورت شد. امّا فقط چند ماه در آن جا ماند. سپس او به خدمت برای تبعیدیان انگلیسی مشغول شد و شبانی او تا بازگشتش به اسکاتلند در سال 1559 ادامه داشت.

پس از دوازده سال تبعید، ناکس به اسکاتلند بازگشت تا موقعیّت رهبری خود را در جنبش اصلاحات اسکاتلند، که بار دیگر در حال افزایش بود، از سر بگیرد. او خادم کلیسای سنت گیلز در ادینبورگ شد که اکنون تحت تأثیر نیروهای پروتستان است. ناکس تا زمان مرگش این موقعیّت عالی را حفظ کرد. سال بعد، در 1560، پارلمان اسکاتلند اقتدار پاپ را در اسکاتلند لغو کرد، برگزاری مراسم عشای ربانی را غیر قانونی اعلام کرد و اعتراف ایمان اصلاح شده اسکاتلندی را که تحت هدایت جان ناکس نوشته شده بود، تصویب کرد.

همچنین او یک پایان نامه طولانی در مورد جبر منتشر کرد. در همان سال همسرش مارجوری بووز بعد از به دنیا آوردن دو پسر درگذشت.

جان ناکس در دیدگاه خود در ارتباط با شام خداوند حضور بدن مسیح را در نان و شراب تقدیس شده انکار می‌کند و توضیح می‌دهد که زانو زدن در مراسم عشای ربانی به معنی ستایش نیست.

او در مقالۀ خود با عنوان”اوّلین دم شیپور علیه حکومت وحش زنان”اعتقاد خود را بیان می‌کند که اعمال اقتدار توسّط زنان هم با قوانین طبیعی و هم با دین در تضاد است. هدف این رساله سه زنی بودند که در انگلستان و فرانسه و اسکاتلند زمام حکومت را در دست داشتند و پروتستان‌ها را سرکوب می‌کردند. انتشار این کتاب مصادف با ورود الیزابت یکم به سلطنت شد و الیزابت با خشم شدید این نویسنده را برای همیشه از قلمروی خود بیرون کرد.

او در سال 1559 به اسکاتلند بازگشت و در آن جا بر تهیّۀ قانون اساسی و مراسم عبادی کلیسای اصلاح شده نظارت نمود. نفرت شدید ناکس از کاتولیک‌ها، به خاطر آزار و شکنجه‌ای بود که آنها بر پروتستان‌ها وارد می‌کردند. امّا ناکس در درجه اوّل یک اصلاح طلب دینی بود و نظریّۀ مقاومت او وسیله‌ای برای رسیدن به این بود که در اسکاتلند دین اصلاح گردد.

ناکس معتقد بود که بالاترین وظیفۀ حاکم حفظ ایمان خالص و عبادت است. اگر او یک فرمانروای مطلوب خدا، همچون یوشیا، برای ایجاد اصلاحات پیدا می‌کرد، هیچ نظریّۀ مقاومتی نمی‌داد. امّا ناکس چنین حاکمی ( به استثنای ادوارد ششم انگلیس ) را پیدا نکرد. در عوض، ناکس در بیشتر عمر خود شاهد آزار و اذیّت حاکمان کاتولیک بود و گاهی اوقات از آنها فرار می‌کرد.

بنابراین ناکس می‌خواست تفکّر مقاومت منفعلانه، به ویژه تکیۀ بیش از حد به رومیان 13 را خنثی کند. بنابراین به عهد عتیق روی آورد. در واقع، ناکس خودش را بیشتر درگیر مسائل که عهد عتیق می‌کرد همچون: پاکسازی دینیِ قومی، پایبندی به عهد، و مقاومت در برابر مقاماتی که بت‌ پرستی را ترویج می‌دهند ( که در این جا منظور ناکس قدرت کاتولیک رومی بود ).

ناکس نوشته‌های خود را با اشاراتی به الیشع، حزقیا، ابراهیم، ساموئل، ییهو، موسی، ایزابل، دبورا، یوشیا، اشعیا، الیاس، عاموس و ارمیا مملو کرد. در واقع، ناکس نقش و بلاغتی همچون یک پیامبر عهد عتیق را در اسکاتلند دهه 1500 به خود گرفت. در حالی که کل کتاب مقدّس برای ناکس مهم بود، نظریّۀ مقاومت او به شدّت از مفاهیمی ریشه می‌گیرد که از تفسیر تحت‌اللفظی متون خاص عهد عتیق در مورد گناه ( به ویژه بت پرستی )، خدا و عهد به دست آمده است.

تصوّر ناکس از مقاومت سیاسی به اعتقاد او به مقاومت متّحدانه در برابر گناه مربوط می‌شود. همان طور که ناکس در بحثی در سال 1564 بیان کرد؛ ایمانداران زمانی که در اقلیّت هستند، فقط باید خود را از بت پرستی جدا کنند. با این حال، هنگامی که در یک موقعیّت مسلّط و غالب و به طور معقول متّحد هستند، نباید به سادگی از بت پرستی دور شوند، بلکه باید آن را باطل کنند. و اگر نابودی بت پرستی به معنی سرنگونی یک حاکم کاتولیک بود، چنین اقدامی ضروری است.

اصلی‌ترین گناه در نظر ناکس بت پرستی است. ناکس در رساله‌اش در سال 1549، با عنوان”اثبات این که رسم عشای ربانی بت پرستی است”، بت‌ پرستی را به معنی واقعی کلمه به عنوان جایگزینی خدای دروغین به جای خدای واقعی تعریف نکرد بلکه او گفت: بت پرستی نه تنها مستلزم عبادت چیزی است که خدا نیست، بلکه متضمن توکّل و ایمان به هر چیزی در کنار خدا است. بزرگداشت هر چیزی خلاف کلام خدا در دین به معنی تکیه بر چیزی غیر از خدا است. همین نیز بت پرستی است.

ناکس این منطق را در مورد مراسم کاتولیک به کار برد، که در آن اضافات بسیاری را دید که در کتاب مقدّس جایگاهی ندارد:”به رسم عشای ربّانی یک تفکّر بد [ صرفاً انسانی] اضافه شده است. پس آن مکروه است.” علاوه بر این، مراسم عشای ربّانی یک نوع کفّارۀ دروغین را ترویج می‌دهد که بر پایۀ اعمال است. و همچنین او هر کسی را که قلبش به آمرزش گناهان با یک کار بیهوده ایمان دارد، بت پرست خطاب می‌کند.

بنابراین، برای ناکس، کاتولیک بودن به معنی بت پرستی بود. و اگر حاکم کاتولیک باشد ایمانداران موظّفند که کشور را از شر چنین حاکم بت پرستی خلاصی دهند.

جان ناکس را در الهیّات خود می‌توان شاگرد کالوین و اقامت او در ژنو را نیز نوعی شاگردی توصیف کرد. هنگامی که در سال 1559 به اسکاتلند بازگشت، الهیّات او تا حد زیادی تثبیت شد.

او نسبت به ایرادگیری یک منتقد با توجّه به دکترین جبر دست به نگارش زد و از جبر مضاعف کالوین دفاع کرد. همچنین او از اعدام میشل سروتوس در ژنو حمایت کرد. در سال1560 او اعتراف اسکاتلندی را که شدیداً با اعتقادات رومی از جمله دکترین استحاله در تضاد بود به رشتۀ تحریر درآورد.

مهم‌ترین اثر ادبی او تاریخ اصلاحات در اسکاتلند بود. البتّه در اسکاتلند نیز او آرام نداشت و با مری ملکۀ اسکاتلند مرتب در کلنجار شدید بود و پیوسته او را نصیحت می‌کرد. او حتّی بدون اجازۀ سلطنتی با مارگارت استوارت 17 ساله از خویشاوندان دور ملکه ازدواج کرد.

در سال 1567، مری در مبارزه برای تاج و تخت خود شکست خورد و در حبس خانگی به انگلستان فرستاده شد. پروتستان‌های اسکاتلند اکنون کنترل را در دست داشتند و اکثریّت قلمرو پروتستان شدند. ناکس بعد از ازدواجش سکته کرد و فلج شد. او را در کلیسای سنت‌گیلز اسکاتلند دفن کردند. توانایی او در برانگیختن مردم منجر به شکل‌گیری یک نیروی اصلاح کننده عظیمی شد که برای قرنها پس از آن اثر خود را بر پروتستانیسم، پرزبیتریانیسم و مردم اسکاتلند به جا گذاشت. 

منابع

McEwen.James Stevenson.(“nd”).The faith of Jhon Knox. Encyclopedia Britannica.web.History&society.25 Oct.2015

https://www.britannica.com/biography/Jhon-knox

Mary Queen of Scots(2015).Continuingreformation

https://continuingreformation.wordpress.com/tag/mary-queen-of-scot

Fairchild.Mary.(2019). Biography of John Knox, Scottish Theologian, Founder of Presbyterianism.Learn Religions 

https://www.learnreligions.com/biography-of-john-knox-4775110

Rhiannon Savage.Leah.(“nd”).John Knox and the Scottish Reformation.Historic UK

https://www.historic-uk.com/HistoryUK/HistoryofScotland/John-Knox-Scottish-Reformation/

Quoted on Wikipedia.”Jhon Knox.” web

https://de.wikipedia.org/wiki/John_Knox

Kyle. Richard G.(“nd”). Knox’s Shocking Politics.christianhistoryinstitute

https://christianhistoryinstitute.org/magazine/article/knoxs-shocking-politic