معرّفی کتاب کمیّت یا کیفیّت
نویسنده : جیسون
انتشارات کلیسای خداوند عیسی مسیح
انجمن تحقیقات کتاب مقدّسی رایـان
تعداد صفحات : 19 صفحه
قطع : وزیری
در این نوبت از معرّفی آثار ارزشمند، به کتاب”کمیّت یا کیفیّت”نوشتۀ برادر جیسون خواهیم پرداخت. این نوشتار با نگاهی تأمّل برانگیز به طریق خداوند در گزینش و منظر خاص او به قومش میپردازد که بنیاد آن بر معیارهای انسانی همچون کثرت شمار استوار نیست بلکه سنجهای متفاوت است که در آن هر شخص ایمانداری به تنهایی بایست به وزن بیاید و سنجیده شود. در این نوشته، برادر جیسون که از شاگردان مستقیم برادر لوک رایان، معلّم مسح شدۀ خداوند در عصر حاضر میباشد، با اجازۀ او سعی در روشن سازی و نگارش این بخش دارد.
از سپیدهدم تاریخ، انسان همواره در جستجوی معنایی فراتر از زیست روزمرۀ خود بوده است؛ مفهومی که او را به سوی هدفی والاتر هدایت کند. در پهنة تاریخ بشر، مسألۀ قدرت و عظمت همواره یکی از دغدغههای اساسی انسانها بوده است. در طول اعصار، در تمامی فرهنگها و تمدنها به ویژه در ادوار کهن، همواره چنین روال بوده که با گسترش قدرت و جلب پیروان بیشتر، سلطه و تمامیّت ارضی گستردهتری بر جهان پیرامون اعمال میشد. چنین بینشی، همچنان در دنیای معاصر نیز باقی است؛ چرا که بسیاری از ملل و جماعتها به ویژه در عرصههای سیاسی و اجتماعی و مذهبی بر این باورند که افزایش شمار آنان، باعث قوّت و توان افزونتر آنان میشود. امّا آیا این تصوّر که قدرت در کثرت نهفته است، در دیدگاه خداوند نیز پذیرفته است؟
ما نمودهای روشن این گرایش انسانی را، به ویژه در عرصۀ نبردهای اقوام پیشین و جنگهای پیاپی در گسترش حیطه، دیدهایم؛ زیرا انسانها باور داشتند که هر چه پیروان بیشتر و جمعیّت عظیمتری فراهم آید، قدرت و نفوذ آنان نیز افزونتر خواهد بود و قلمروی وسیعتری خواهند داشت. جوامع بشری همواره با مفاهیم گزینش و متعهّد بودن رو به رو بودهاند چون این مفاهیم نه تنها سرنوشت فردی انسانها را شکل دادهاند، بلکه مسیر حرکت تمدنها و نظامهای اجتماعی را نیز تحت تأثیر قرار دادهاند. در ادبیّات دینی، به ویژه در کتاب مقدّس، داستانهای متعدّدی روایت شدهاند که نشان دهندۀ اهمیّت این اصول در برنامه الهی هستند و ما میبینیم در پسِ پردۀ تردیدها و دشواریهای زندگی حتّی در میان قوم خدا نیز این نمودها وجود داشتهاند.
حال باید به دیدگاه خداوند در عملکردش در قوم نگاه کرد که آیا در نگاه خداوند نیز، افزایش شمار منجر به افزایش قوّت و اعتبار میگردد؟ آیا در نظر او نیز نقطۀ قوّت قومش برای پیروزی، تنها به کثرت پیروان بستگی دارد یا آن که کیفیّت ایمان پیروان و وزن روحانی افراد در نزد او از اهمیّت بیشتری برخوردار است؟ این پرسشها، در پرتو آموزههای کتاب مقدّس و در درک درست از طریقهای خدا، قابل تأمّل و بررسیاند.
آن گونه که در این نوشتار شرح آن برآمده یکی از نمونههای برجسته این آموزهها و درس خاص آن، داستان جدعون و انتخاب سیصد جنگجوی وفادار است؛ روایتی که نه تنها طریق خاص انتخاب خداوند و معیارهای برگزیدگی را نمایان میسازد، بلکه دیدگاه خداوند برای امروزِ قوم خدا را نیز روشن میکند. داستانهای کتاب مقدّس نشان میدهند که خداوند برای پیشبرد اهداف خود، به دنبال افرادی بوده است که نه از نظر شمار، بلکه از نظر روحانی استوار و شایسته و تنها متّکی به او باشند. در واقعۀ جدعون، خداوند بر مبنای آزمونهای خاص، تعداد زیادی از سپاهیان را کنار گذاشت و تنها گروهی اندک امّا باایمان را برای نبرد نگه داشت.
داستان جدعون از دو مرحله اصلی در فرآیند انتخاب پرده بر میدارد. نخست، خداوند از جدعون میخواهد که از میان سپاهیان، هر که ترس دارد از میدان بازگردد و در مرحله دوّم، کسانی که در نوشیدن آب از رودخانه به طریقی ناشایست عمل کردند نیز کنار گذاشته شوند و در نهایت از آن خیل عظیم تنها عدّهای اندک امّا آزموده، به جا میمانند تا ارادۀ خداوند را برای ادامۀ مسیر به جا بیاورند. ماجرای این گزینش، طریق حقیقی و معیار خداوند برای برگزیدگی را روشن میکند و در این جا میبینیم خداوند تنها به دنبال افرادی است که نه تنها ایمان دارند، بلکه از نظر روحانی هوشیار هستند و در شایستگی عمل میکنند.
این انتخاب نمایانگر امر مهمی است که کلیساها نه تنها نمیتوانند آن را دریابند بلکه به دلیل عدم داشتن بصیرت روحانی حتّی به روش عکس عمل میکنند و این آموزۀ مهم برای تمامی ادوار، این امر است که برای ملکوت خداوند، کیفیّت بر کمیّت ارجحیّت دارد. کلیساهای دنیا با خط زدن بر ارکان بنیادی که لازمۀ ایمان صحیح کتاب مقدّسی است تنها به منظور افزونی شمار اعضای خود به هر امر ناپسندی تن در میدهند تا در نهایت خود قدرتی کسب کنند. داستان جدعون، فراتر از یک روایت تاریخی، آینهای از رویکرد خداوند در انتخاب و گزینش در قوم خدا است. در این جا میبینیم که قوّت حقیقی در وزن ایمانی نهفته است، نه در شمار سربازان و زرههای آهنین.
در میان قوم نیز همواره اندک کسانی بودهاند که نه بر اساس قدرت و کثرت، بلکه به نیروی ایمان و اتّکا بر خداوند، برای مأموریّتی برگزیده شدهاند؛ همچون جنگ داوود نوجوان با سپهسالار فلسطینی جُلیات که حتّی از منظر سرداران اسرائیلی نیز تمسخر آمیز بود ولی داوود با تکیه بر خداوند بدون نیاز به شمشیر و زره در برابر جلیات پیروز شد و قوم را رهانید. در داستان جدعون و گزینش سیصد سپاهی نیز، انتخاب نه از روی تصادف یا معیارهای انسانی، بلکه بر پایۀ دیدگاه خاص خداوند صورت میگیرد که درک آن نیازمند فهم روحانی است.
این درس، پژواکی از حقیقتی ابدی است که نه تنها در آن زمان، بلکه در تمامی اعصار و برای تمامی قوم خدا صادق بوده و خواهد بود. داستان جدعون تنها روایتی از گذشته نیست؛ بلکه درسی است برای هر نسلی که راه خود را در مسیر حقیقت بیابد. این داستان برای ما یادآور میگردد که قدرت حقیقی در کثرت افراد نیست، بلکه در کیفیّت ایمان و عملکرد صحیح دانه به دانۀ هر فرد نهفته است. در جهان امروز که معیارها بیش از هر زمان دیگری دستخوش تغییر و انحراف شدهاند، این اصل بیش از پیش ضرورت دارد: آن که شایستگی دارد، لزوماً آن کسی نیست که در صفوفِ طویل ایستاده، بلکه آنی است که در آزمونها در ترازوی خدا به تمامی قامت شایسته بیرون آید.
در این میان، کلیساها و جوامع دینی نیز باید بیش از هر چیز، بر پرورش ایمان واقعی تمرکز کنند. ایمان، اگر تنها به گفتار باشد، همچون سایهای از شاخساری نازک است که با وزش نخستین باد محو خواهد شد. امّا اگر ریشه در عمق جان داشته باشد، حتّی در شدیدترین طوفانها نیز استوار خواهد ماند. ما در این جا میبینیم آن که برگزیده میشود، نه از جهت قوّت، بلکه این گزینش به سبب ظرفیّت پذیرش و عمل کردن در طریق شایستۀ خداوند است.
در این واقعه، خداوند به وضوح نشان میدهد که در برنامه الهی، کمیّت پیروان، برجسته نیست آن چنان که بارها زمانی که شمار قوم زیاد بودند ولی خدا در میان آنان نبود و شکست خوردند پس آن چه سرنوشت قوم را تعیین میکند، فرای مسئلۀ افزونی شمار است. بر خلاف تصوّرات بشری که قدرت را در تعداد و کثرت جستجو میکنند، آموزههای کلام خدا چیز دیگری را نشان میدهد. حقیقت آن است که ایمان سطحی و حضور نمادین در یک جامعه دینی نمیتواند وزن و ارزش حقیقی برای ملکوت خداوند بیافریند، بلکه آن چه مقبول خداوند است، ایمان آزموده شدهای است که از بوتههای سختی با عملکرد صحیح بیرون آمده باشد.
داستان جدعون، با رمزگشایی از این حقیقت بنیادین، به ما میآموزد که خداوند برای پیشبرد مقاصد خود، به دنبال انبوهی از پیروان بیتعهّد نیست، بلکه اندک افرادی را میطلبد که در تعهّد و در شایستگی عملکرد، در همراهی با ارادۀ خداوند هستند. از این جهت، پرسش بنیادین این است: آیا در مسیر ایمان، بر کمیّت ظاهری تکیه کردهایم یا به کیفیّت و عمق آن اندیشیدهایم؟ تأکید در این تعلیم را ما بار دیگر در تعالیم خداوند عیسی مسیح میبینیم، جایی که او تأکید میکند که دعوت شدهگان بسیارند، لیکن برگزیدگان اندک.
این آموزه بایست جزو اصول جزمی کلیساهای امروز میبود که به جای تمرکز بر افزودن و کثرت اعضا، به پرورش و استحکام ایمان افراد بپردازند. در این نوشتار به خوبی هستۀ اصلی این آموزه و نمونۀ آن گردآوری گشته و میتواند راه بخش کلیساها باشد تا در بیداری به طریق عملکرد خداوند راه بپیمایند نه آن که در گمراهی معیارهای انسانی بر کمیّت چشم بدوزند، و از اهمیّت ژرفای ایمانی که بر وزن روحانی هر فرد ایماندار تأثیرگذار است غافل بمانند.
بدینسان، این آموزه نه تنها در صفحات کهن کتاب مقدّس بلکه در طریق امروز قوم خدا طنین انداز است تا بدانند که در هر نسل راه خداوند از مسیر غربال و تصفیه میگذرد و تنها آنان که با معیارهای خدا پذیرفته گردند، در زمرۀ برگزیدگان او جای خواهند گرفت.