معرّفی کتاب جهان در آشوب ادیان

نویسنده : لـوک رایـان

انتشارات کلیسای خداوند عیسی مسیح

انجمن تحقیقات کتاب مقدّسی رایـان

تعداد صفحات : 30 صفحه

قطع : وزیری

به نام خداوند عیسی مسیح

در این نوبت از معرّفی آثار ارزشمند، به کتاب”جهان در آشوب ادیان”نوشتۀ برادر لوک رایان خواهیم پرداخت؛ که به تبیین قالبهای اعتقادی و مفاهیم هر کدام، از منظر الهیّاتی می‌پردازد و سعی بر شناخت ماهیت یگانۀ دین خدا دارد.

از آغاز تمدّن بشری، عقاید و باورهای متنوّعی در قالب دین، آیین، مذهب، فرقه و شریعت به عنوان راهی برای پاسخ به نیازهای معنوی و اجتماعی انسانها پدید آمده‌اند. این باورها، گاه با ادّعای الهی بودن، تلاش کرده‌اند تا انسان را در چهارچوب اصولی خاص به حقیقت رهنمون کنند امّا در عمل بسیاری از آنها به ابزارهایی برای کنترل و استبداد  تبدیل شدند. متن اصلی کتاب، با تأکید بر تمایز دین حقیقی خدا از ساختارهای بشری که خود را با عنوان دینی دیگر از خدا معرّفی می‌کند می‌پردازد، این نوشتار به دنبال روشن ساختن حقیقتی است که در میان آشفتگیهای تاریخی و انحرافات مذهبی گم شده است. این اثر در ابتدا با نگاه از منظر بیرونی به باورها و ساختارهای مذهبی، به دنبال ارائۀ تصویری جامع از نحوه شکل‌گیری و تکامل این ساختارها است.

نویسنده در ابتدای امر کوشیده تا معانی واژگان مرتبط و ماهیت خاص هر شاخه را روشن‌سازی کند و بعد به نحوۀ شکل‌گیری هر کدام این ساختارها و وجه افتراق یا شباهت آن با سایر موارد بپردازد.

نویسنده به روشنی این مطلب را یادآور می‌گردد که جهان همواره صحنه‌ای برای تقابل عقاید و باورهای گوناگون بوده است؛ از دینهای آسمانی تا آیینها و مذاهب بشری. آن چه این جریانهای اعتقادی را متمایز می‌کند، ارتباط مستقیم دین حقیقی با خالق جهان و حضور آیات و معجزات الهی برای اثبات آن است.

بسیاری از انسانها، چه در گذشته و چه در زمان حاضر، بدون درک صحیح از ماهیت دین و حقیقت الهی، در چهارچوب باورهایی که غالباً به صورت اجباری از بدو تولّد به آنها القا شده است، محدود ماندند و همین وضعیّت، به ویژه در دوران معاصر، به دین‌گریزی و شکل‌گیری ایدئولوژیهای انسان محور انجامید. به موازت آن، سوء برداشتها، استبداد مذهبی و انحرافات تاریخی باعث شده است که بسیاری از مردم، دین را با حقیقت خدا اشتباه بگیرند و به سمت دین‌گریزی یا تفکّرات انسان محور سوق پیدا کنند.

نویسنده با نگاه بر آن چه که از یکسری  قوانین بشری و ملزمات اجتماعی حاصل گشته، بیان می‌دارد که نمی‌باید آنها را به خدا نسبت داد و از سوی او دانست. این نوشتار با متمایز کردن احکامی که به واقع از سوی خدا برقرار شده، سعی می‌کند تا ضمن آشکار ساختن تفاوتهای میان دین حقیقی خدا با باورهای شکل گرفتۀ انسانی در قالبهای مختلف مذهبی دیگر، راه را برای فهم بهتر حقیقت از میان آشوبهای فکری و عقیدتی نمایان سازد.

او با اشاره به نقش دوگانۀ دین، این امر را وسیع‌تر نشان می‌دهد که دین از یک سو، راهنمای اخلاقی و معنوی بوده و از سوی دیگر، به واسطۀ سوء استفاده‌های قدرت طلبانه، زمینه‌ساز استبداد و پراکندگی شده است.

در واقع یکی از ویژگیهای برجسته این کتاب نیز همین تحلیل دقیق و تفکیک مفاهیمی چون دین، آیین، مذهب، فرقه و شریعت است تا خواننده در بدو امر دریابد که  این همه پراکندگی و انشقاق از کجا نشأت می‌گیرد.

نویسنده دین را به عنوان یک ساختار مبتنی بر ارتباط مستقیم با خالق جهانِ هستی معرّفی کرده و تأکید دارد که این ارتباط باید با نشانه‌ها و معجزات الهی همراه باشد. در مقابل، آیینها و مذاهب به عنوان نظامهای فکری و اعتقادی ساخته ذهن بشر، فاقد چنین ارتباط مستقیم و شواهد زنده‌ای هستند.

کتاب به درستی به این نکته اشاره می‌کند که بسیاری از پیروان، بدون آگاهی عمیق از ماهیت دین، در حصار باورهای تحمیلی گرفتار شده‌اند، در حالی که رهبران مذهبی نیز اغلب ناتوان از ارائه وحدت نظر در مباحث اعتقادی هستند. این آشفتگیها نه تنها رفع نگردیده، بلکه روز به روز سبب افزونی گسترۀ مذاهب نوظهور و اعتقادات و مسلکهای گوناگون شده است.

در دوران مدرن، استبداد مذهبی و برداشتهای نادرست از خدا باعث شده که بسیاری از مردم دین را با حقیقت الهی یکی بپندارند و در واکنش به این تصوّرات اشتباه، به سمت تفکّرات انسان محور یا حتّی ضد خدا گرایش پیدا کنند. ایدئولوژیهای مدرن نیز با نقدهای سطحی و گاه مغرضانه، این روند را تشدید کرده‌اند. کتاب تأکید می‌کند که دین حقیقی باید به عنوان ارتباط زنده میان انسان و خالق تعریف شود، نه ابزاری برای کنترل یا ایجاد اختلاف.

این رویکرد نیازمند بازشناسی ماهیت دین و تلاش برای آموزش صحیح مفاهیم الهی است تا حقیقت دین از انحرافات تاریخی پالوده گردد و نقش هدایتگر خود را بازیابد.

در بخش تاریخی، کتاب به بررسی قوانینی چون قانون اوروکوجینا، اور – نامّو و حمورابی می‌پردازد و آنها را به عنوان شواهدی از تلاش بشر برای ایجاد نظم اجتماعی و فرهنگی معرّفی می‌کند.

نویسنده سپس به دوران کتاب مقدّس رفته و تاریخ دین مداری را از زمان آدم و حوّا تا موسی و ظهور مسیح مورد بررسی قرار می‌دهد. او بیان می‌کند که دین حقیقی خداوند همواره در طول تاریخ یکسان بوده و پیامبران الهی نیز صرفاً ناقل همان دین واحد بوده‌اند.

کتاب با رویکردی انتقادی به بررسی عواملی می‌پردازد که باعث شده‌اند مردم از دین و مذهب فاصله بگیرند. نویسنده بر این باور است که استبداد مذهبی، برداشتهای نادرست از شریعت، و فرقه‌گرایی، از جمله عواملی هستند که به دین‌گریزی و شکل‌گیری تفکّرات ضد خدایی دامن زده‌اند. او همچنین در مورد گسترش این تفکّرات به تأثیرات منفی رسانه‌های مدرن نیز اشاره کرده تا خواننده منبعی را که از آن تأثیر می‌پذیرد را مورد بررسی قرار دهد.

نویسنده تأکید می‌کند که مسیحیّت به عنوان ادامه دین حقیقی خداوند نباید به عنوان یک دین جدید یا جداگانه تلقّی شود. او با استناد به کتاب مقدّس، نشان می‌دهد که مسیحیّت در راستای همان دین الهی است که از زمان آدم آغاز شده و با ظهور مسیح ادامه یافته. این رویکرد، در تضاد با برخی باورهای فرقه‌ای معاصر است که مسیحیّت را به عنوان یک مذهب یا آیین جداگانه معرّفی می‌کنند.

هدف اصلی این کتاب، بازگرداندن خوانندگان به درک صحیح از حقیقت الهی و دین حقیقی خداوند است. نویسنده تلاش می‌کند تا میان آشفتگیها و سوء تفاهمهای دینی و اعتقادی، راهی برای شناخت بهتر خداوند و درک معنای واقعی دینداری بیابد. او معتقد است که تنها از طریق این شناخت می‌توان از اسارت باورهای نادرست رهایی یافت و به حقیقت الهی دست پیدا کرد.

«جهان در آشوب ادیان» کتابی است که نه تنها به بررسی تاریخی و مفهومی دین و شریعت می‌پردازد، بلکه با نگاهی انتقادی، به چالشهای معاصر واکنش نشان می‌دهد و این اثر، راهنمایی است برای کسانی که به دنبال کشف حقیقت الهی در میان انبوهی از باورها و عقاید متناقض هستند و می‌خواهند ارتباطی عمیق‌تر با خالق هستی برقرار کنند. این کتاب با تکیه بر نقدی ریشه‌ای، دعوتی است به بازگشت به حقیقت الهی و شناخت ماهیت یگانۀ دین خدا، فارغ از انحرافات و سوء استفاده‌های بشری.