موقوفات خداوند به چهار دسته به قرار زیر تعریف میگردند.
نذر: «2بنیاسرائیل را خطاب کرده، به ایشان بگو: چون کسی نذر مخصوصی نماید، نفوس بر حسب برآورد تو، از آن خداوند باشند. …»
قربانی: «9و اگر بهیمهای باشد از آنهایی که برای خداوند قربانی میگذرانند، هر آن چه را که کسی از آنها به خداوند بدهد، مقدّس خواهد بود. …»
وقف: «14و اگر کسی خانۀ خود را وقف نماید تا برای خداوند مقدّس شود، کاهن آن را چه خوب و چه بد برآورد کند، و به طوری که کاهن آن را برآورد کرده باشد، همچنان بماند. …»
ده یک: «30و تمامی ده یک زمین چه از تخم زمین چه از میوۀ درخت از آن خداوند است، و برای خداوند مقدّس میباشد. …»
هر آن چیزی که جزو یکی از این موقوفات برای خداوند قرار گیرد، برای ابد متعلّق به خداوند خواهد بود و هرگز دهندۀ او اجازۀ باز پسگیری، و یا در زمرۀ اموال خود نمیتواند بشمارد. این که چگونه مصرف بگردد فقط در اختیار خداوند است و او احکام آن را در کتب مقّدس به شکل کامل اعلام فرموده است.
ده یک به معنی، یک دهم از هر چیزی است. وقتی گفته میشود ده یک، یعنی یک دهم هر چیزی را باید جدا نمود و به خداوند تخصیص داد. ده یک حسب کلام خدا از ابتدای بشریّت بوده و پرداخت آن برای کسانی است که زیر سایۀ برکات خداوند زیست میکنند و از او نصیب میبرند. ده یک واجب قطعی میباشد و عدم پرداخت آن بر ذمۀ شخص بوده و او را مجرم میسازد.
برای اوّلین بار با نام ده یک، در باب 14 کتاب پیدایش آشنا میشویم، زمانی که ابراهیم با ملکیصدق کاهن خدای تعالی ملاقات میکند: «18و ملکیصدق، مَلِکِ سالیم، نان و شراب بیرون آورد. و او کاهن خدای تعالی بود،19و او را مبارک خوانده، گفت: مبارک باد ابرام از جانب خدای تعالی، مالک آسمان و زمین.20و متبارک باد خدای تعالی، که دشمنانت را به دستت تسلیم کرد. و او را از هر چیز، ده یک داد» ( پیدایش 14 : 18 – 20 ).
در این زمان نه قوم اسرائیل به وجود آمده بود و نه هنوز موسی و شریعت خدا بر روی زمین بوده؛ امّا میبینیم که ابراهیم از هر چیزی که در جنگ غنیمت گرفته بود، یک دهم آن را به ملکیصدق میدهد. او با این کار خود را زیر سایۀ خدای تعالی قرار میدهد. فلسفۀ پرداخت ده یک همین است، مانند اشخاص خراجگذار و مالیات دهنده که با پرداخت خراج و مالیات، سروری دیگری را بر خود میپذیرند و در زیر سایه و حمایت او قرار میگیرند.
این عمل در نسل ابراهیم به همین طریق مرسوم ماند تا زمانی که خدا پرداخت ده یک را به عنوان یک فریضه به قوم بنیاسرائیل حکم کرد و با صدور احکامی بسیار دقیق، مواردی که به آنان ده یک تعلّق میگیرد و چگونگی مصرف آن را بیان میدارد. این احکام همچنان تا به امروز و انتهای دنیا برای کلیساها نیز مقرّر میباشد.
علاوه بر ده یک، خداوند به موسی میگوید که اسرائیل را خطاب کرده و به آنان بگو برای یهوه خدای خود هدایا بیاورند. با این کلام، خدا هدیه دادن را نیز برای قوم خود حکم گردانید، امّا زمان دادن هدیه، نوع جنس هدیه، و میزان آن را حسب دل و توان هر شخصی آزاد گذاشته شد تا بر کسی فشار و اجبار در آن نباشد: «1و خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:2به بنیاسرائیل بگو که برای من هدایا بیاورند؛ از هر که به میلِ دل بیاورد، هدایای مرا بگیرید» ( خروج 25 : 1 – 2 ).
هدیه به معنی تحفه و پیشکشی است. لذا برای دادن هدیه هرگز نمیتوان زمان، میزان و نوع خاصی را تعیین نمود. هدیه دادن عملی است تماماً برآمده از دل و با رغبت قلبی، و معمولاً هر هدیهای را با هدیهای دیگر پاسخ میدهند. که دقیقاً خداوند نیز چنین عمل میکند.
وقتی به شرایط هدایا و چگونگی مصرف آن نگاه کنید، مشخّص میگردد که خداوند به هدایا نیازی ندارد و در لوای چنین حکمی در حقیقت، میخواسته بخشش را به قوم بیاموزد و مازاد بر این منفعتی نیز در حق قوم و خادمین خود، حسب برکات عظیمی که در هدیه دادن است، بنماید.
« 8و خداوند به هارون گفت: اينك من وديعت هداياي افراشتني خود را با همۀ چيزهاي مقدّس بنياسرائيل به تو بخشيدم. آنها را به تو و پسرانت به سبب مسح شدن به فريضه ابدي دادم. …21و به بنيلاوي اينك تمامي عشر اسرائيل را براي ملكيّت دادم، به عوض خدمتي كه ميكنند، يعني خدمت خيمۀ اجتماع» ( اعداد 18 : 8 و 21 ).
امّا دقّت کنید! که این احکام به آن معنی نیست که اگر کسی بخواهد ده یک یا هدیهای برای خداوند بگذارد، آن را به هر خادمی که میشناسد میتواند بدهد، و آن خادم نیز مجاز میباشد آن را به هر طریقی که بخواهد مصرف کند. همیشه برای این منظور خزانهها و افرادی به عنوان مأمور وصول و خزانهدار از لاویان تعیین میشده و این در تمام نسلها به همین منوال انجام میگردیده.
«44و در آن روز، كساني چند بر حجرهها به جهت خزانهها و هدايا و نوبرها و عشرها تعيين شدند تا حصّههاي كاهنان و لاويان را از مزرعههاي شهرها بر حسب تورات در آنها جمع كنند، زيرا كه يهودا دربارۀ كاهنان و لاوياني كه به خدمت ميايستادند، شادي مينمودند» ( نحمیا 12 : 44 ).
امروزه نیز در کلیساها باید خزانه و خزانهدارانی از شمّاسان تعیین گردند تا ده یک و هدایا، و در کل، موقوفات برای خداوند را دریافت نمایند و با اجازۀ رسولان یا شبانان، بر حسب مواردی که کلام خدا مشخّص نموده، توزیع و مصرف نمایند.
در کتاب مقدّس تنها دو موضوع را میتوان یافت که مشمول دادن ده یک میگردند: 1- غنیمت، 2- محصولات زمین و دام.
اوّلین باری که کتاب مقدّس به ده یک اشاره مینماید مربوط به دیدار ابراهیم با ملکیصدق، کاهن خدای تعالی بود: «18و ملكيصدق، مَلِك ساليم، نان و شراب بيرون آورد. و او كاهن خداي تعالي بود،19و او را مبارك خوانده، گفت: مبارك باد ابرام از جانب خداي تعالي، مالك آسمان و زمين.20و متبارك باد خداي تعالي، كه دشمنانت را به دستت تسليم كرد. و او را از هر چيز، ده يك داد» ( پیدایش 14 : 18 – 20 ).
ابراهیم از هر چیز، ده یک به ملکیصدق میدهد. این هر چیز چه چیزهایی بود؟ این که چه چیزهایی بوده معلوم است که موارد زیادی بوده است، امّا در این اجناس دو نکتۀ مهم وجود دارد که آن اجناس را مشمول پرداخت ده یک نموده و میبایست به آنها توجّه کرد:
اجناسی که از آنها ده یک داده شده، غنیمت جنگی بوده،
این غنیمتها حسب ارادۀ خداوند به دست ابراهیم رسیده؛
در تاریخِ کتاب مقدّس میبینید که همیشه قوم اسرائیل در نبردهایی پیروز بوده که دست خداوند برای پیروزی آنان افراشته بوده و او دشمنانشان را به دستشان تسلیم مینموده. و همچنین در بسیاری از مواقع دیده میشود که خداوند برای قوم تعیین میکرد که با اموال غنیمتی چگونه برخورد کنند.
در روایت ابراهیم و وقایع دیگری که در کتاب مقدّس میتوان یافت، یکی از مواردی که به آن ده یک تعلّق میگیرد، غنیمتی است که حسب ارادۀ خداوند نصیب میگردد.
علاوه بر غنیمتِ حاصل از بخشش خداوند، وقتی که شریعت به قوم اسرائیل عطا میشود، در باب 27 کتاب لاویان به مواردی اشاره میگردد که به عنوان فریضه قوم خداوند، مشمول پرداخت ده یک میشود: «30و تمامي ده يك زمين چه از تخم زمين چه از ميوۀ درخت، از آن خداوند است، و براي خداوند مقدّس ميباشد.31و اگر كسي از ده يك خود چيزي فديه دهد پنج يك آن را بر آن بيافزايد.32و تمامي ده يك گاو و گوسفند يعني هر چه زير عصا بگذرد، دهم آن براي خداوند مقدّس خواهد بود.33در خوبي و بدي آن تفحّص ننمايد و آن را مبادله نكند، و اگر آن را مبادله كند هم آن و هم بدل آن مقدّس خواهد بود و فديه داده نشود» ( لاویان 27 : 30 – 33 ).
این حکم قطعی برای چیزهایی است که به آنها ده یک تعلّق میگیرد. آن چیزهایی که مشمول ده یک میشود در دو گروه قرار میگیرد:
هر نوع محصولات خوراکی که از زمین میروید: از سبزیجات و صیفیجات و نباتات گرفته تا میوۀ هر گونه درخت که برکت آنان را خداوند داده است: «چه از تخم زمين چه از ميوۀ درخت.»
هر نوع حیوان حلال گوشتی که شریعت خوردن آن را برای انسان مجاز دانسته: «گاو و گوسفند يعني هر چه زير عصا بگذرد، دهم آن براي خداوند مقدّس خواهد بود.»
در تعیین ده یک از دام چنین مرسوم بوده که گلّهدار دام خود را در مسیری مشخّص که حیوانات یک به یک میتوانستند از آن عبور کنند، عبور میداد، و در انتهای مسیر کسی با عصا میایستاد و یک به یک آنها را میشمرد، از هر نُه دام که از زیر عصا عبور میکرد، دهمی با عصا برای خداوند تعیین و کنار کشیده میشد و به این گونه ده یک خداوند از دام معلوم میگردید. دهمین هر طوری که بوده برای خداوند مقرّر میشد و دیگر مالک پیشین او، اختیاری بر آن نداشته و نمیتوانست با دیگری تعویض نماید. به این میگفتند”هر چه زير عصا بگذرد.”
آن چه در کلیّت کتاب مقدّس مشخّص است، ده یک فقط به این دو گروه از موارد تعلّق میگیرد و خارج از این موارد هیچ چیز دیگری مشمول پرداخت ده یک نمیشود.
کتاب مقدّس به وضوح میگوید که ده یک به چه چیزهایی تعلّق میگیرد و حال وقتی کسی خود را شبان یا مقامی بلند پایه در کلیسا معرّفی میکند و بر کلیسای زیر نظر خود حکم میگذارد که میبایست هر شخص ماهیانه، یک دهم حقوق و درآمد خود را به عنوان ده یک به کلیسا بپردازد؛ علاوه بر این که حکم و آموزۀ او در تضاد با کلام خداوند است، آن شخص یک خادم کاذب و غلام شیطان میباشد که به جهت کلاهبرداری، کلام خدا را منحرف ساخته است.
در خصوص هدیه هرگز نمیتوان فقط مواردی را معرّفی نمود، امّا مسلّماً هدیه برای خداوند میبایست دارای ارزش زمانی باشد. خداوند زمانی که میخواست تا قوم برای او هدایایی بیاورند، به مواردی اشاره نمود که برای آن زمان لازم بوده.
«3و اين است هدايا كه از ايشان ميگيريد: طلا و نقره و برنج،4و لاجورد و ارغوان و قرمز و كتان نازك و پشم بز،5و پوست قوچ سرخ شده و پوست خز و چوب شطيم،6و روغن براي چراغها، و ادويه براي روغن مسح، و براي بخور معطر،7و سنگهاي عقيق و سنگهاي مرصعي براي ايفود و سينه بند.8و مقامي و مَقدَسي براي من بسازند تا در ميان ايشان ساكن شوم.9موافق هر آن چه به تو نشان دهم از نمونه مسكن و نمونه جميع اسبابش، همچنين بسازيد» ( خروج 25 : 3 – 9 ).
آیا تنها اینها مواردی است که میتوان به عنوان هدیه به خزانۀ خداوند داد؟ در ابتدا این را در نظر داشته باشید، طبیعتاً وقتی که بخواهید به کسی هدیهای بدهید، به دنبال چیزی میگردید که مورد نیاز آن شخص و در آن زمان برایش بیش از هر چیز دیگری لازم است، تا به این نحو هم علاقۀ خود را به او نشان دهید و هم این که به او کمکی رسانده باشید. هیچ کس برای عزیز خود یک هدیۀ بیارزش و ناکارآمد نمیبرد.
حال اگر به کلام خدا و شرایط آن زمان دقّت کنید، معلوم میگردد مواردی که خداوند در آن زمان خواسته تا برای او هدیه بیاورند، برای ساختن و برپایی هیکل مقدّس او و مصرف لاویان که به عنوان خادمین ابدی خداوند منصوب شده بودند مورد نیاز بوده. امروزه نیز برای دادن هدیه به خزانۀ خداوند میبایست آن چیزهایی که برای کلیسا و خادمین زحمتکش کلیسا مورد نیاز است، به کلیسا سپرده شود.
بسیار شنیده شده که ایمانداران میپندارند ده یک و هدایا باید صرف امور خیریّه و کمک به ایمانداران نیازمند گردد. این یک اندیشۀ کاملاً اشتباه است، هرگز خداوند اجازه نداده که ده یک و هدایا مصرفی خارج از هیکل مقدّسش داشته باشد.
در عهد عتیق زمانی که خداوند سرزمین موعود را بین یازده قبیلۀ بنیاسرائیل تقسیم نمود، هیچ سهمی برای قوم لاویان در نظر نگرفت. قوم لاویان برای خداوند تخصیص داده شدند تا تمام ایّام عمر خدمت هیکل مقدّس خداوند را بکنند و نصیب آنان از ده یکها و هدایا و قربانیها بوده، و سایر اسباط اسرائیل میبایست در رفع احتیاجات لاویان میکوشیدند.
«23امّا لاویان خدمت خیمۀ اجتماع را بکنند و متحمّل گناه ایشان بشوند، این در قرنهای شما فریضهای ابدی خواهد بود، و ایشان در میان بنیاسرائیل ملک نخواهند یافت.24زیرا که عشر بنیاسرائیل را که آن را نزد خداوند برای هدیۀ افراشتنی بگذرانند به لاویان به جهت ملک بخشیدم. بنابراین به ایشان گفتم که در میان بنیاسرائیل ملک نخواهند یافت» ( اعداد 18 : 23 – 24 ).
خداوند این را یک فریضۀ ابدی ساخته، این به آن معنی است که در عهد جدید نیز خادمینی که دارای خدمتهای کهانتی در کلیسا هستند از دنیا نصیبی ندارند و اعضای کلیسا وظیفۀ تأمین تمام مایحتاج آنان را دارند و ده یک و هدایا و … برای مصارف کلیسا و خادمین میباشد.
برای بیشتر روشن شدن موضوع به کتاب اعداد نگاه کنید: «21و به بنيلاوي اينك تمامي عشر اسرائيل را براي ملكيّت دادم، به عوض خدمتي كه ميكنند، يعني خدمت خيمۀ اجتماع.22و بعد از اين بنياسرائيل به خيمۀ اجتماع نزديك نيايند، مبادا گناه را متحمّل شده، بميرند.23امّا لاويان خدمت خيمۀ اجتماع را بكنند و متحمّل گناه ايشان بشوند، اين در قرنهاي شما فريضهاي ابدي خواهد بود، و ايشان در ميان بنياسرائيل ملك نخواهند يافت.24زيرا كه عشر بنياسرائيل را كه آن را نزد خداوند براي هديه افراشتني بگذرانند به لاويان به جهت ملك بخشيدم. بنابراين به ايشان گفتم كه در ميان بنياسرائيل ملك نخواهند یافت» ( اعداد 18 : 21 – 24 ).
خیمۀ اجتماع، سایهای از کلیسای خداوند عیسی مسیح است؛ هیچ فردی به غیر از خادمین مسح شدۀ خداوند برای خدمت، اجازه ندارد به خدمتی در کلیسا مشغول شود؛ خداوند هیچگاه چیزی از ملکیّت دنیا را برای خادمینش بر روی زمین در نظر نگرفته؛ بلکه نصیب آنان را از ده یک و هدایا و موقوفات برای خداوند تعیین نموده.
حسب کلام روشن خدا که میگوید: «24زیرا که عشر بنیاسرائیل را که آن را نزد خداوند برای هدیۀ افراشتنی بگذرانند به لاویان به جهت ملک بخشیدم. …» میبایست برای مصارف خادمین مسح شدۀ خداوند تخصیص گردد و هر گونه مصرف دیگری، بر خلاف کلام خدا میباشد.
در کتاب اعداد، برای موارد مصرفی هدایا نیز احکامی ذکر گردیده، که تکلیف را برای کلیسا کاملاً مشخّص نموده: «8و خداوند به هارون گفت: اينك من وديعت هداياي افراشتني خود را با همۀ چيزهاي مقدّس بنياسرائيل به تو بخشيدم. آنها را به تو و پسرانت به سبب مسح شدن به فريضۀ ابدي دادم.9از قدس اقداس كه از آتش نگاه داشته شود اين از آن تو خواهد بود، هر هديۀ ايشان يعني هر هديۀ آردي و هر قرباني گناه و هر قرباني جرم ايشان كه نزد من بگذرانند، اينها براي تو و پسرانت قدس اقداس باشد.10مثل قدس اقداس آنها را بخور. هر ذكور از آن بخورد، براي تو مقدّس باشد.11و اين هم از آن تو باشد، هديۀ افراشتني از عطاياي ايشان با هر هديۀ جنبانيدني بنياسرائيل را به تو و به پسرانت و دخترانت به فريضۀ ابدي دادم، هر كه در خانۀ تو طاهر باشد، از آن بخورد. 12تمامي بهترين روغن و تمامي بهترين حاصل مو و غلّه يعني نوبرهاي آنها را كه به خداوند ميدهند، به تو بخشيدم.13نوبرهاي هر چه در زمين ايشان است كه نزد خداوند ميآورند از آن تو باشد، هر كه در خانۀ تو طاهر باشد، از آن بخورد.
14و هر چه در اسرائيل وقف بشود، از آن تو باشد.15و هر چه رحم را گشايد از هر ذي جسدي كه براي خداوند ميگذرانند چه از انسان و چه از بهايم از آن تو باشد؛ امّا نخستزادۀ انسان را البتّه فديه دهي، و نخستزادۀ بهايم ناپاك را فديهاي بده.16و امّا دربارۀ فديۀ آنها، آنها را از يك ماهه به حساب خود به پنج مثقال نقره، موافق مثقال قدس كه بيست جيره باشد فديه بده.
17ولي نخستزادۀ گاو يا نخستزادۀ گوسفند يا نخستزادۀ بز را فديه ندهي؛ آنها مقدّسند؛ خون آنها را بر مذبح بپاش و پيه آنها را به جهت هديۀ آتشين و عطر خوشبو براي خداوند بسوزان.18و گوشت آنها مثل سينه جنبانيدني، از آن تو باشد و ران راست، از آن تو باشد.19جمع هداياي افراشتني را از چيزهاي مقدّس كه بنياسرائيل براي خداوند ميگذرانند به تو و پسرانت و دخترانت با تو به فرضيۀ ابدي دادم. اين به حضور خداوند براي تو و ذرّيّت تو با تو عهد نمك تا به ابد خواهد بود.20و خداوند به هارون گفت: تو در زمين ايشان هيچ ملك نخواهي يافت، و در ميان ايشان براي تو نصيبي نخواهد بود، نصيب تو و ملك تو در ميان بنياسرائيل من هستم» ( اعداد 18 : 8 – 20 ).
هارون و پسرانش دارای جایگاه کهانتی بودند، جایگاهی بالاتر از لاویان که خدمت قدسالاقداس را میکردند و خداوند لاویان را نیز در خدمت آنان قرار داده بود. هارون و پسرانش نمادی از خدمتهای ویژۀ کلیسا مانند: رسولان، انبیا، شبانان، معلّمین و مبشّرین و واعظین بودند، و لاویان نمادی از خدمت شمّاسان کلیسا بودند.
حال خداوند تمام هدایا را نیز برای مصارف هیکل و کاهنان قدسِ خود مقرّر فرموده بود. به این معنی که هدایا نیز نمیباید برای مصارف امور خیریّه تخصیص گردد و نصیب کاهنان یا همان خادمین بخشیده شده به کلیسا میباشد که سهمی از دنیا ندارند.
خود خداوند موعد ده یک را سالیانه تعیین نموده است: «22عُشر تمامى محصولات مزرعۀ خود را كه سال به سال از زمين برآيد، البتّه بده» ( تثنیّه 14 : 22 ).
همیشه قوم ده یکهای خود را سالیانه به خزانههای خداوند تحویل میدادند و امروزه نیز به همان قاعده باید عمل گردد: «35و تا آن كه نوبرهاي زمين خود و نوبرهاي همۀ ميوه هر گونه درخت را سال به سال خانۀ خداوند بياوريم؛36و تا اين كه نخستزادههاي پسران و حيوانات خود را موافق آن چه در تورات نوشته شده است و نخستزادههاي گاوان و گوسفندان خود را به خانۀ خداي خويش، براي كاهناني كه در خانۀ خداي ما خدمت ميكنند بياوريم.37و نيز نوبر خمير خود را و هداياي افراشتني خويش را و ميوه هر گونه درخت و عصير انگور و روغن زيتون را براي كاهنان به حجرههاي خانۀ خداي خود و عُشر زمين خويش را به جهت لاويان بياوري، زيرا كه لاويان عشر را در جميع شهرهاي زراعتي ما ميگيرند» ( نحمیا 10 : 35 – 37 ).
در این احکام علاوه بر ده یکها به نوبریهای محصولات زمین؛ نخستزادۀ حیوانات از گاوان و گوسفندان که برای اوّلین بار زایمان میکنند؛ نوبریهای فراوری شده از محصولات زمین؛ و همچنین فرزند نخستزادۀ هر یک از افراد قوم اشاره میکند که متعلّق به او است.
حال چه زمانی موعد دادن هدیه به خزانۀ خداوند است؟ هدیه موعد خاصی ندارد، حتّی مقدار خاصی ندارد و به توانایی شخص بستگی دارد، کلاً دادن هدیه مربوط به اشتیاق قلبی هر فرد دارد، فقط نیکو است تا هدیۀ شایسته در زمان لزوم داده شود.
وقتی که موسی کلام خدا را به قوم اعلام نمود، به رغبت قلبی هر شخص نیز اشاره کرد: «4و موسي تمامي جماعت بنياسرائيل را خطاب كرده، گفت: اين است امري كه خداوند فرموده، و گفته است:5از خودتان هديهاي براي خداوند بگيريد. هر كه از دل راغب است، هديۀ خداوند را از طلا و نقره و برنج بياورد» ( خروج 35 : 4 – 5 ).
کتاب مقدّس به ما میآموزد که نمیبایست هیچگاه خدا را محک زد و امتحان نمود. در چهل روز تجربیّات خداوند عیسی مسیح در بیابان، شیطان سعی نمود تا با حیلهای مسیح را به امتحان کردن از آن چه خدا در کلامش گفته بود به انحراف بکشاند.
«5آنگاه ابلیس او را به شهر مقدّس برد و بر کنگره هیکل برپا داشته،6به وی گفت: اگر پسر خدا هستی، خود را به زیر انداز، زیرا مکتوب است که فرشتگان خود را دربارۀ تو فرمان دهد تا تو را به دستهای خود برگیرند، مبادا پایت به سنگی خورد» ( متّی 4 : 5 – 6 ).
هر چند کلام خدا در خصوص پسر انجام شدنی بود، امّا عمل کردن به این کلام که با وسوسۀ شیطان همراه بوده، در اصل به امتحان کشیدن کلام خدا بود. جواب مسیح به شیطان یک حقیقت بسیار مهم را به ما میآموزد، که هرگز و تحت هیچ شرایطی نباید خدا را برای کلامش مورد امتحان قرار داد. لذا خداوند عیسی مسیح به شیطان گفت: «7عیسی وی را گفت: و نیز مکتوب است خداوند خدای خود را تجربه مکن» ( متّی 4 : 7 ).
خدا در عهد عتیق به قوم خود گفته بود که هرگز او را مورد امتحان و سنجش قرار ندهند: «16یهوه خدای خود را میازمایید، چنان که او را در مسّا آزمودید» ( تثنیّه 6 : 16 ). هرگاه که قوم از این کلام خدا تخطّی نمودند و او را آزمودند، سخت تنبیه شدند و تاوان سنگینی پرداختند.
با همۀ وقایع هولناکی که حسب آزمودن خدا بر قوم وارد آمد و در کتاب مقدّس مکتوب گردید، امّا فقط در یک مورد، استثناعاً خدا از ما میخواهد تا او را مورد آزمایش قرار دهیم.
«10تمامي عشرها را به مخزنهاي من بياوريد تا در خانۀ من خوراك باشد و يهوه صوااُت ميگويد مرا به اين طور امتحان نماييد كه آيا روزنههاي آسمان را براي شما نخواهم گشاد و چنان بركتي بر شما نخواهم ريخت كه گنجايش آن نخواهد بود؟11و يهوه صوااُت ميگويد: خوردنده را به جهت شما منع خواهم نمود تا ثمرات زمين شما را ضايع نسازد و مَوِ شما در صحرا بيبار نشود» ( ملاّکی 3 : 10 – 11 ).
اگر خداوند اجازه به چنین امتحانی داده برای خیریّتی هست که در دادن ده یک برای ما مقرّر شده است و خدا میخواهد تا آن را به وفاداران و شرکای خودش بدهد. کسی که به خزانۀ خدا ده یک میدهد، در حقیقت در آن برکت از خدا یافته، با او شریک میباشد، که سهم شریک خود را به جا و به موقع میپردازد. و خدا نیز سهم خود را به خادمین امین خود بخشیده. کسی که ده یک خود را به وقتش میدهد، دروازههای برکات آسمانی را به روی خودش باز و افزون میکند.
دادن ده یک در زمانش، و تحت قوانین و شرایط مشخّص شده، واجب و اجباری است؛ امّا دادن هدیه امری دلخواه و با رغبت دل میباشد که در هر زمانی به هر مقدار و نوعی میتواند باشد.
خداوند عیسی مسیح در لوای سرزنش کاتبان و فریسیان به عملکردهای ریاکارانه آنان، به اجباری بودن ده یک نیز اشاره میکند: «23واي بر شما اي كاتبان و فريسيان رياكار كه نعناع و شبّت و زيره را عشر ميدهيد و اعظم احكام شريعت، يعني عدالت و رحمت و ايمان را ترك كردهايد! ميبايست آنها را به جا آورده، اينها را نيز ترك نكرده باشيد» ( متّی 23 : 23 ).
خداوند در این کلامش به دو موضوع اشاره کرده: اوّل: عشر یعنی ده یک دادن، دوّم: ترک اعظم احكام شريعت، يعني عدالت و رحمت و ايمان. حال کجای این کلام باز بر واجب بودن ده یک اشاره میکند؟ دقیقاً در ادامه؛ خداوند در ادامۀ اوّل وضعیّت ده یک را برای آنان یادآوری میکند و سپس بابت موضوع دوّم آنان را سرزنش میکند: «ميبايست آنها را به جا آورده، اينها را نيز ترك نكرده باشيد.»
در سیر توالی آیات ابتدا به ده یک اشاره شده و بعداً به اعظم احکام شریعت، لذا در ابتدا نیز باید در خصوص ده یک گفته شود و سپس در خصوص اعظم احکام شریعت؛ که خداوند نیز دقیقاً چنین کرد و ابتدا در خصوص ده یک فرمود که «ميبايست آنها را به جا آورده» فعلِ میبایست، فعلی امری بوده و گویای حکم و اجباری بودن آن است، و سپس در خصوص اعظم احکام شریعت فرمود که «اينها را نيز ترك نكرده باشيد.»
در خصوص هدایا موضوع کمی متفاوت است. در نوع و مقدار و زمان دادن هدیه هیچ حکم ثابتی مقرّر نشده است و به عهدۀ هر شخص گذاشته شده: «1و خداوند موسي را خطاب كرده، گفت:2به بنياسرائيل بگو كه براي من هدايا بياورند؛ از هر كه به ميل دل بياورد، هداياي مرا بگيريد» ( خروج 25 : 1 – 2 ).
امّا در وقت لزوم و نیاز، خداوند در عهد عتیق برای دادن هدایا که از چه نوع و چه زمانی باشد نیز حکم کرده: «3و اين است هدايا كه از ايشان ميگيريد: طلا و نقره و برنج،4و لاجورد و ارغوان و قرمز و كتان نازك و پشم بز،5و پوست قوچ سرخ شده و پوست خز و چوب شطيم،6و روغن براي چراغها، و ادويه براي روغن مسح، و براي بخور معطر،7و سنگهاي عقيق و سنگهاي مرصعي براي ايفود و سينه بند.8و مقامي و مَقدَسي براي من بسازند تا در ميان ايشان ساكن شوم.9موافق هر آن چه به تو نشان دهم از نمونه مسكن و نمونه جميع اسبابش، همچنين بسازيد» ( خروج 25 : 3 – 9 ).
امروزه نیز خادمین مسح شدۀ خداوند در وقت ضرورت برای کلیسا، میتوانند فراخوان به آوردن هدایا دهند تا کلیسای خداوند به دشواری نیفتد.